تعلّم الفارسية 20 - مكالمة هاتفية بين الأبن وأمه

الثلاثاء ٢٥ فبراير ٢٠١٤ - ١٢:٠٢ بتوقيت غرينتش

في هذه الحلقة من برنامجکم "تعلّم الفارسية" والد علي مريض ويريد المجيء الی طهران للعلاج.

والده ووالدته وأخته يأتون من مدينة شيراز الی طهران علی متن طائرة، وقد حجز لهم علي غرفة في الفندق. لأسرة علي أقرباء وأصدقاء في طهران، وهم ينوون زيارتهم خلال فترة اقامتهم في طهران.
أفراد الأسرة الآن في الطائرة ويتحدث معهم علي عبر الهاتف. سنستمع الی حديث بين علي ووالدته بعد الاستماع الی المفردات الجديدة وکتابتها:

 

الو
عزيزي
عزيزي علي
نحن بخير
کيف أنت
قرب
متی؟
أنتم تـَصِـلون
نحن نـَصـِل
نصف
ساعة
بعد
نصف ساعة
لـِ
أنتم
فندق
أنا
حجزتُ مکاناً
فندق آزادي
عنوان
أنتم تعلمون
نحن نعلم
نحن نأتي
مباشرة
أنا أذهب
أنا أری
بالتأکيد
وَلَدي
في أمان الله
الو
جان
علی جان
ما خوب هستيم
تو چطوری
نزديکِ
کِـى؟
شما می رسيد
ما می رسيم
نيم
ساعتْ
ديگر
نيم ساعت
بـَرای
شما
هتل
مـَن
جا رزرو کردم
هتل آزادی
آدرس
شما می دانيد
ما می دانيم
ما می آييم
مستقيم
من می روم
من می بينم
حتماً
پسرم
خداحافظ
 

*******

والآن نستمع الی الحديث بين علي ووالدته.
علی: الو؟
علي: الو؟
مادر علی: الو، سلام علی جان.
والدة علي: الو، مرحباً عزيزي علي.
علی: سلام مادر. حالتان چطور است؟
علي: مرحباً أمي. کيف حالکم؟
مادر علی: ما خوب هستيم، تو چطوری؟
والدة علي: نحن بخير. وأنت کيف حالک؟
علی: بد نيستم. الآن شما کجا هستيد؟
علي: لا بأس. أين أنتم الآن؟
مادر علی: ما نزديک تهران هستيم.
والدة علي: نحن قربَ طهران.
علی: کـِی به تهران می رسيد؟
علي: متی تـَصـِلون طهران؟
مادر علی: فکر می کنم نيم ساعت ديگر به تهران می رسيم.
والدة علي: أظنّ بعد نصف ساعة نصل طهران.
علی: من برای شما در هتل جا رزرو کردم. هتل آزادی. آدرس هتل را می دانيد؟
علي: أنا حجزت لکم مکاناً في الفندق. "فندق آزادي". تعرفون عنوان الفندق؟
مادر علی: بله. می دانيم. ما مستقيم به هتل آزادی می ‌آييم.
والدة علي: نعم. نعرفُ. نحن نأتي مباشرة الی فندق آزادي.
علی: خوب است. من هم به هتل ‌می ‌آيم. شما را آنجا می بينم.
علي: جيد. أنا ايضاً آتي الی الفندق. أراکم هناک.
مادر علی: حتماً پسرم. خداحافظ.
والدة علي: بالتأکيد ولدي. في أمان الله.
علی: خداحافظ.
علي: في امان الله.


نستمع الی الحديث بين علي وأمه مرة اخری بالفارسية فقط.
علی: الو؟
مادر علی: الو، سلام علی جان.
علی: سلام مادر. حالتان چطور است؟
مادر علی: ما خوب هستيم، تو چطوری؟
علی: بد نيستم. الآن شما کجا هستيد؟
مادر علی: ما نزديک تهران هستيم.
علی: کـِی به تهران می رسيد؟
مادر علی: فکر می کنم نيم ساعت ديگر به تهران می رسيم.
علی: من برای شما در هتل جا رزرو کردم. هتل آزادی. آدرس هتل را می دانيد؟
مادر علی: بله. می دانيم. ما مستقيم به هتل آزادی می ‌آييم.
علی: خوب است. من هم به هتل ‌می ‌آيم. شما را آنجا می بينم.
مادر علی: حتماً پسرم. خداحافظ.
علی: خداحافظ.
يبدل علي ملابسه وبعد انجاز أعماله يذهب الی الفندق. نتابع الحوار في الحلقة القادمة. الی اللقاء ودمتم بخير.
 

*******

كلمات دليلية :