تعلّم الفارسية 22 - حديث مع صديق حول صحة والده

الثلاثاء ٢٥ فبراير ٢٠١٤ - ١٢:٠٣ بتوقيت غرينتش

في الحلقة السابقة قلنا أن علياً ذهب الی الفندق للقاء والديه وأخته.

فقضی الليل هناک وفي صباح اليوم التالي ذهب الی الجامعة، فشاهده زميله محمد امام الجامعة وذهب اليه ليتحدث معه عما جری... نتابع الحديث بينهما بعد الاستماع وتعلم المفردات الجديدة... فکونوا معنا.

 

أين أنت
أنا بخيرٍ
سمعتُ
والدک
الآن
هم مَوجودون، هما موجودان
مرض
والدي
آسف
أين هو؟، أين هي
اليوم
صحته جيّدة
مستشفی
هو لوحده
عند
عندَه
والدتک
أختي
هو ليس
متی
عملية جراحية
قادم
طبيب
هو يقول
الاثنين
الثلاثاء
القادم
سريع
تتحسنُ حالـُه
حاضر
مساعدة
نحن
نحن موجودون
کثيراً
شکراً
کجايی
خوبم
شنيدم
پدرت
الان
آنها هستند
بيمارى
پدرم
متاسفم
کـُجاست
امروز
حالش خوب است
بيمارستان
او تنهاست
پيش
پيش ِ او
مادرت
خواهرم
او نيست
کـِی
عمل جراحی
آينده
دکتر
او می گويد
دوشنبه
سه شنبه
بعد
زود
حالش خوب می شود
آماده
کـُمَک
ما
هستيم
خيلی
متشکرم
 

*******

نستمع الآن الی الحوار بين محمد وعلي:
محمد: سلام على، حالت چطور است؟ کـُجايی؟
محمد: مرحباً علي، کيف حالک؟ أين أنت؟
على: سلام محمد، خوبم. تو چطورى؟
علي: مرحباً محمد، أنا بخيرٍ، وکيف حالـُک؟
محمد: ممنون. چه خبر؟ شنيدم که پدرت در تهران است.
محمد: شكراً. ما الخبر؟ سمعت أنّ والدک في طهران.
على: بله. پدر ومادر وخواهرم در تهران هستند. پدرم بيمار است.
علي: نعم. والدي ووالدتي وأختي الآن في طهران. والدي مريض.
محمد: بله. شنيدم. متاسفم. الان حالـَش چطور است؟ کجاست؟
محمد: نعم. سمعتُ. أنا آسفٌ. کيف حاله الآن؟ أين هو؟
على: حالش خوب است. او الان در بيمارستان است.
علي: حاله جيّدة. هو الآن في المستشفی.
محمد: تنهاست يا مادرِت پيش اوست؟
محمد: هو وحدَهُ ام والدتک معه؟
على: نه، تنها نيست. مادر وخواهرم هم در بيمارستان هستند.
علي: لا ليس وحيداً. والدتي وأختي أيضاً في المستشفی.
محمد: کی او را عمل جراحى مى ‌کنند؟
محمد: متی يجرون له عملية جراحية؟
على: دکتر مى گويد دوشنبه يا سه شنبه ی آينده.
علي: الطبيب يقول الاثنين او الثلاثاء القادم.
محمد: ان شاء الله حالش زود خوب می شود. من وسعيد آماده کمک به تو هستيم.
محمد: إن شاء الله تتحسّن حالـُه سريعاً. أنا وسعيدٌ مستعدان لمساعدتک.
على: خيلی ممنون.
علي: شکراً جزيلاً.


نستمع الی الحوار بين محمد وعلي مرة أخری بالفارسية فقط.
محمد: سلام على، حالت چطور است؟ کـُجايی؟
على: سلام محمد، خوبم. تو چطورى؟
محمد: ممنون. چه خبر؟ شنيدم که پدرت در تهران است.
على: بله. پدر ومادر وخواهرم در تهران هستند. پدرم بيمار است.
محمد: بله. شنيدم. متاسفم. الان حالـَش چطور است؟ کجاست؟
على: حالش خوب است. او الان در بيمارستان است.
محمد: تنهاست يا مادرِت پيش اوست؟
على: نه، تنها نيست. مادر وخواهرم هم در بيمارستان هستند.
محمد: کی او را عمل جراحى مى ‌کنند؟
على: دکتر مى گويد دوشنبه يا سه شنبه ی آينده.
محمد: ان شاء الله حالش زود خوب می شود. من وسعيد آماده کمک به تو هستيم.
على: خيلی ممنون.
بهذا نأتي الی ختام حلقة برنامجنا لهذا اليوم. علی أمل أن نلتقيکم في الحلقة القادمة، نستودعکم الله والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته.
 

*******